اضطراب جدایی چیست و چگونه به وجود می آید؟
اکثر کودکان هنگام جدایی از مادر احساس ناراحتی و اضطراب می کنند. این ناراحتی و اضطراب در بین سنین 8 ماهگی تا 3 سالگی طبیعی است و اضطراب جدایی نامیده می شود که البته گذر از این مرحله با توجه به خلق و خوی کودک و مهارت های فرزند پروری والدین متفاوت می باشد. در این سنین بهتر است نگهداری کودک ، به عهده خود مادر باشد و فرزند خود را بیش از حد تنها نگذارد، اما از آنجایی که در خیلی از موارد این امر امکان پذیر نمی باشد، لذا بهتر است زمانی را که در کنار کودک خود هستید، وقتتان را به اندازه کافی به او اختصاص داده، با کودک بازی کنید و نیازهای او را بر آورده نمایید.
اضطراب جدایی
برخی از کودکان در سنین بالاتر نیز در هنگام جدایی از مادر دچار اضطراب می شوند که این ترس و اضطراب دیگر طبیعی تلقی نشده و می بایست جهت بر طرف نمودن مشکل پیش آمده اقدام نمود که در ادامه توصیه هایی در این خصوص آورده شده است.
چگونه اضطراب جدایی را تشخیص دهیم؟
کودکانی که دچار مشکل اضطراب جدایی هستند، ممکن است برخی از حالات و علائم زیر را داشته باشند:
ناراحتی شدید و مداوم در زمان جدایی از مادر و یا خانه
نگرانی شدید و مداوم در مورد از دست دادن یا آسیب دیدگی احتمالی پدر و مادر
نگرانی شدید و مداوم در مورد اینکه یک رویداد ناگوار باعث جدایی او از والدینش خواهد شد (مانند گم شدن یا دزدیده شدن)
اکراه یا خودداری مداوم از رفتن به مدرسه یا مهد کودک یا جاهای دیگر به دلیل ترس از جدایی
ترس شدید و مداوم یا اکراه از تنها ماندن در خانه یا اجاهای دیگر بدون حضور والدین یا افراد بزرگ تر
اکراه یا خودداری مداوم از خوابیدن بدون حضور والدین و یا خوابیدن در مکانی غیر از خانه خود
کابوس های مکرر درباره موضوع جدایی
شکایات مکرر از نشانه های ناراحتی بدنی (مانند: سردرد دل درد، تهوع یا استفراغ) هنگام جدایی از پدر و مادر
اگر از موارد فوق حداقل سه مورد در کودک شما به مدت حداقل سه هفته دیده شده است، لازم است که برای کمک به رفع این اضطراب در کودکتان به او کمک کنید
چگونه اضطراب جدایی کودک را کم کنیم؟
اگر در کودک بالای سه سال خود علائم فوق را دیدید، برای رفع این اضطراب می توانید از توصیه های زیر استفاده کنید:
1. اگر کودکتان توانایی حرف زدن دارد، از او بپرسید چرا هنگامی که از شما دور میشود احساس اضطراب و عصبانیت میکند. از او بخواهید که درباره هرگونه تغییرات اضطرابزای زندگی مانند نقل مکان به منزل جدید، تغییر مدرسه، مشکلات با دوستان یا مورد گردنکلفتی قرار گرفتن از طرف همسالان و ..با شما صحبت کند. تا زمانی که تمام حرفهایش را به شما بگوید شما فقط به دقت گوش دهید.
2. از کودکتان بخواهید که یک تصویر یا نقاشی از آنچه که هنگام جدایی از شما احساس می کند ترسیم کند تا او به یک روش خلاقانه احساساتش را با شما مطرح کند، از او بخواهید که هنگام ترسیم شکل یا پس از اتمام نقاشی، آن را شرح و تفسیر کند. وقتی که او درباره احساساتش و یا درباره هر موضوع چالشبرانگیزی با شما حرف میزند، او را از اینکه در امنیت و آسایش بسر میبرد، مطمئن سازید.
3. برای یک مدت (که البته بهتر است به مرور آن را افزایش دهید) فرزندتان را به فرد دیگری مثل مادر بزرگ و یا یک پرستار بسپارید تا وی عادت کند توسط افراد دیگر هم حفاظت و حمایت شود.
4.هنگام ترک فرزندتان به او لبخند بزنید تا فرزندتان جدایی را یک تجربه مثبت ارزیابی کند.
5. او را مرتبا در آغوش بگیرید. از دست او عصبانی نشوید و یا با او اوقات تلخی و سرزنش نکنید. وابستگی کودک نتیجه عدم امنیت است. با در آغوش گرفتن فرزندتان در واقع به او میگویید دوستت دارم، من در کنارت هستم، که باعث احساس امنیت و آسودگی او میشود.
6. به فرزندتان نشان دهید که احساسش را درک میکنید. کاری نکنید که احساس کند بیان احساساتش کار غلطی است.
7. اگر نمی توانید با او باشید، برایش توضیح دهید که هر چند الان با او بازی نمیکنید اما برایش یک برنامه شاد و سرگرمکننده در نظر گرفتهاید. اگر علیرغم این توضیحات باز هم کودکتان به رفتارش ادامه داد، ناشکیبایی نکنید و سرش داد نزنید. در عوض، مجددا و با دقت بیشتر برایش شرح دهید که نمی توانید الان با او بازی کنید. تشویق کنید که با وسایل و اسباببازیهایش ساعات خوشی سپری کند. مثلا بگویید چرا یک قلعه زیبا برای من نمیسازی؟ لباس شاهزاده، رنگ نشده است؛ به نظرت قرمز بهتر است یا آبی؟ و ….آرام باشید و سراغ کارتان بروید که متوجه شود واقعا مشغله دارید.
8. از او بپرسید که چه میخواهد؟ پیش فرضتان این نباشد که او غیر معقول است؛ در عوض سعیتان این باشد که علت وابستگی بیش از حد او را بفهمید. آیا او کسل است؟ آیا در محیط جدید عصبی است؟ احساس تنهایی میکند؟
9. رفتار خوبش را تشویق کنید. تاکید کنید که واقعا خوشحالید که او قادر است کارهایی را خودش به تنهایی انجام دهد. به این طریق میآموزد که مستقل بودن باعث عزت آفرینی است و او را ترغیب میکند که در آینده کمتر وابسته باشد.